معلم یک امانت‌دار است 2 – روش امانت‌داری

آنچه در این مقاله خواهید خواند..

روش امانت‌داری

با نگاهی کلی به جهان‌بینی‌های مختلف و مکتب‌های فکری مشترک آن در بحث جایگاه و رابطه معلم-دانش‌آموز آن بود که می‌توان گفت معلم امانت‌دارِ امانت بی‌بدیلی به نام دانش‌آموز است که آنچه نسبت به آن باید امانت‌دار باشد، حقوق دانش‌آموزان است و ادای این حقوق همان امانت داری است. بنابراین به ازای حقوق دانش‌آموزان، حیطه امانت‌داری معلم گسترده شده و تنوع و تعدد می‌یابد؛ به دیگر سخن به ازای هر حق دانش‌آموز به عنوان بُعدی از ابعاد امانت شیوه و روش امانت‌داری وجود دارد. این سخن حداقل دو مفهوم اصلی را بیان می‌دارد:

اول آنکه دانش‌آموزان تک حقی نبوده و حقوق دارند پس در امانت داری تک بعدی نباید بود و باید جامعیت ابعاد را شناخت و ادای حق کرد

دوم آنکه هر حقی به عنوان یک امانت شیوه ادای خاص خود را دارد پس باید روش‌های ادای حقوق را شناخت تا بتوان امانت‌داری را درست محقق کرد که اگر غیر از این باشد سرکنگبین صفرا می‌فزاید.

در این کوتاه گفتار به دنبال شناخت شیوه‌های امانت‌داری متمرکز بر انواع حقوق دانش‌آموزان در نگرش‌ها و مکتب‌های فکری مختلف بوده که در انتها شباهت‌ها و تفاوت‌های معلمی و شیوه‌های معلمی بارز و هویدا خواهد شد.

در یک بررسی چندجانبه می‌توان اهم حقوق دانش‌آموزان را در قالب دسته‌های زیر طبقه‌بندی کرد که می‌توان گفت این طبقات جامعیت پوشش دادن مصادیق فراوان، متنوع و گسترده نیازهای دانش‌آموزان را در نگرش‌ها و جوامع مختلف را دارد:

– حقوق علمی- آموزشی

– حقوق اخلاقی- تربیتی

– حقوق روانی- عاطفی

– حقوق اجتماعی

حال اگر حقوق دانش‌آموزان در این چهار دسته، طبقه‌بندی شوند؛ می‌توان گفت ابعاد امانت‌داری معلمان نیز در این چهار دسته خلاصه می‌شود چراکه هر کدام از این حقوق باید به نحو احسن، ادای حق شود تا امانت‌داری رخ دهد. البته در مکاتب فکری این حقوق و شیوه ادای آن بررسی خواهد شد.

حقوق علمی- آموزشی

حق علمی- آموزشی در نگاه اول در همه مکاتب نه تنها اولین بلکه بدیهی‌ترین حق یک دانش‌آموز نسبت به معلم است؛ چراکه مدرسه و نظام آموزشی محلی شناخته شده برای فراگیری دانش و علوم و سوادآموزی است. در ادای این حق گرچه در ظاهر نباید تفاوتی وجود داشته باشد اما در نگرش‌های فکری مختلف، تفاوت‌های روشی نیز وجود دارد.

در مکتب پوزیتیویسم یا علم‌گرایی که راه کسب دانش را تجربه و مشاهده می‌داند؛ یک معلم فقط باید حقایق عینی و آزمایش‌های علمی در انتقال دانش تاکید داشته باشد، بدین معنا که دانش متافیزیک یا ارزش‌های ذهنی نه تنها در حیطه دانش گنجانده نمی‌شود بلکه در شیوه انتقال دانش نیز نباید دخیل باشد چراکه قابلیت اندازه‌گیری ندارد؛ به عنوان مثال در علم زیست‌شناسی نظریه تکامل داروین است که باید انتقال یابد. به‌طور خلاصه شیوه امانت‌داری در انتقال دانش در مکتب علم‌گرایی باید به نکات زیر توجه داشت:

  1. امانت‌داری یعنی انتقال دقیق، بی‌طرفانه و علمی دانش
  2. پرهیز از هر گونه سوگیری شخصی و ارزش‌گزاری اخلاقی و سیاسی
  3. معلم صرفاً به مثابه انتقال دهنده اطلاعات بوده و باید محتوای مستند و بدون تحریف را یافته و ارائه نماید.

بنابراین حق علمی دانش‌آموزان یعنی دریافت دانش معتبر، دقیق و مبتنی بر روش علمی.

در مکتب انتقادی نیز شیوه‌ها و اصولی برای انتقال علم و دانش به دانش‌آموزان وجود دارد. اصلی‌ترین اساس این مکتب روحیه انتقادگری می‌باشد پس علاوه بر انتقال علوم، زیر سوال بردن و انتقاد و پرسشگری حتی بر نظام‌های حاکم بر دانش نیز به دانش‌آموزان منتقل می‌شود؛ یعنی نه تنها دانش که تحلیل انتقادی نیز باید به دانش‌آموزان منتقل شود چراکه در این نظام فکری، تاکید بر آگاهی‌بخشی نقد ساختارهای قدرت و رهایی از سلطه فکری است. پس می‌توان به‌طور مجمل به سه اصل زیر در انتقال دانش اشاره داشت:

  1. امانت‌داری در انتقال دانش از طریق بیداری فکری، پرورش تفکر انتقادی و توانمندسازی دانش‌آموزان محقق می‌شود.
  2. معلم نباید منفعل بوده بلکه باید فعالانه زمینه گفتگو، نقد و تفسیر دانش را فراهم آورد.
  3. حق علمی دانش‌آموز از طریق توانایی دستیابی به دانشی که موجب آزادی، عدالت و تغییر وضعیت موجود شود، تعریف می‌گردد.

از دیگر مکاتبی که می‌توان بدان اشاره داشت پراگماتیسم یا عمل‌گرایی بوده که دانش را ابزاری برای حل مساله می‌داند و زمانی که معلم نقش راهنما و تسهیل‌گر یادگیری باشد امانت‌داری خود را محقق کرده و یا در مکتب اگزیستانسیالیسم یا هستی‌گرایی که دانش را کشف معنای زندگی و تصمیم‌گیری آزاد می‌داند معلم با احترام به فردیت آزادی و انتخاب‌های دانش‌آموز خود می‌تواند امانت‌دار خوبی در زمینه آموزش و انتقال علم باشد هم‌چنین در مکتب سازنده‌گرایی دانش ساخته ذهن آدمی بوده که از طریق تعامل با محیط و دیگران شکل می‌گیرد و معلم باید از طریق ایجاد محیط یادگیری فعال امانت خود را ادا می‌نماید.
حال که نمونه‌هایی از مکاتب بشری در انتقال دانش به عنوان یکی از ابعاد امانت‌داری معلم بررسی گردید مکتب اسلام نیز به عنوان یک نگرش وحیانی نیز مورد بررسی و مقایسه قرار می‌گیرد در مکتب اسلامی نکته مهم آن است که اگرچه مکتبی فکری و بشری نیست اما در حدیث علم بر دو نوع است علم بشری و علم الهی. علوم بشری به رسمیت شناخته شده است؛ پس برای انتقال این علم نیاز به سامانه معلم- دانش‌آموز بوده؛ پس دانش‌آموزان دارای حق علم‌آموزی و معلم موظف به ادای این حق و امانت‌داری است. اما آن‌چه در این مهم باید مبنا قرار گیرد آن است که حتی علم الابدان باید در سامانه‌ای درست انتقال یابد تا منجر به غرور و تکبر ناشی از دانستن نشود چراکه به محض ایجاد غرور، فرایند یادگیری منقطع می‌شود؛ پس معلم باید علم را به عنوان ابزار خدمت؛ به دانش‌آموزان منتقل کند و حق علمی دانش‌آموز را در سه مسیر کسب دانش صحیح، متعادل و هدفمند به رسمیت شناخته و آموزگار او باشد. اگر چنین علمی و از این مسیر به دانش‌آموز انتقال داده شد معلم، امانت‌دار بوده و علم را در هویت‌سازی دانش‌آموز به‌کار برده است که در غیر این صورت این علم صرفاً یک انباشته دانشی است. بنابراین زمانی حق امانت‌داری در انتقال دانش از طریق معلم به دانش‌آموز محقق می‌شود که این علم مسیر سعادت دنیا و آخرت دانش‌آموز را هموار کند.

حقوق اخلاقی- تربیتی

حق بعدی دانش‌آموزان در نظام آموزشی که بر گردن معلمان بوده حق آموزش اخلاق و تربیت است. معلم در این حق باید مربیِ امانت‌دار باشد. در این حق نیز دیدگاه‌ها و نگرش‌های مختلفی وجود دارد که بدان‌ها پرداخته خواهد شد. اصلی‌ترین دلیل در این قسمت آن است که معلم الگوی رفتاری دانش‌آموزان بوده پس باید اصول اخلاقی را رعایت کند که این اصل صرف نظر از هر نگرش و دیدگاهی شامل برخورد عادلانه و بدون تبعیض با دانش‌آموزان، تقویت ارزش‌های اخلاقی و استفاده از روش‌های تربیتی و پرهیز از تنبیه و تحقیر است.

در دیدگاه اگزیستانسیالیسم، انسان موجودی آزاد است پس خود باید ارزش‌ها را بسازد و معلم در این مسیر باید در کشف معنای زندگی به دانش‌آموز کمک کند؛ و یا به جای انتقال ارزش‌های اخلاقی ثابت مثل تمرکز بر راست‌گویی، پیامدها و آثار دروغ‌گویی را برای دانش‌آموز شرح دهد. در این دیدگاه معلم بدون تحمیل ارزش‌های پذیرفته‌شده اخلاقی، باید دانش‌آموزانی تربیت کند که خود بتوانند ارزش‌های اخلاقی و تربیتی را تمییز دهند تا صرفاً نسخه‌ای از بایدها و نبایدهای تحمیلی جامعه نباشند؛ پس امانت‌داری در دیدگاه اگزیستانسیالیست با تاکید بر آزادی دانش‌آموزان آن است که معلم با احترام به آزادی و پرهیز از تلقین، یاریگر آزادی درونی و مسیر فردی دانش‌آموزان باشد.

در مکتب کانت که همواره به غایت توجه دارد نه وسیله و هدف؛ باز هم امانت‌داری اخلاقی- تربیتی معلم اهمیت دارد؛ اما یک معلم در مکتب کانت باید تکلیف اخلاقی را رعایت کند فارغ از بررسی میزان رسیدن به اهداف. به دیگر سخن باید اصول پذیرفته شده در اخلاقی در مکتب کانت را رعایت کند حتی اگر منتج به ضرر فردی یا گروهی شود چراکه قاعده طلایی در مکتب کانت آن است که چگونه باید رفتار شود تا قانون جهانی گردد. پس بنابر این نگرش یک معلم حتی با رفتار خود اشاعه‌دهنده اخلاق و تربیت است. بنابراین زمانی که یک معلم بتواند کرامت دانش‌آموزان خود را حفظ کرده و صداقت و وفاداری به حقیقت را در آن‌ها پرورش دهد می‌توان گفت که امانت‌دار بوده است.

در دیدگاه پراگماتیسمی معلم حتی در بحث اخلاقی- تربیتی صرفاً باید یک راهنما در انتقال ارزش‌ها باشد نه یک آموزش‌گر؛ که اگر غیر از راهنمایی عمل کند امانت‌دار نخواهد بود.

در دیدگاه انتقادی زمانی معلم، امانت‌دار خوبی بوده است که با گفتن حقایق، آگاهی‌بخش باشد و از هر گونه سرکوبی پرهیز نماید و یا در دیدگاه روان‌شناختی با همدلی بی‌قیدوشرط می‌توان معلم را در بُعد اخلاقی- تربیتی امانت‌دار دانست و همدلی بی‌قیدوشرط از طریق ایجاد اعتماد، امنیت روانی و حمایت از رشد فردی دانش‌آموز محقق می‌شود.

تفاوت اصلی مکاتب بشری با مبانی اسلام در نوع نگرش به اخلاق و تربیت و اهمیت آن در بین مجموع وظایف معلمی است در دیدگاه اسلامی و شیعی معلم مسئول تربیت انسانی متعهد است پس دیگر ابعاد وظایف معلمی در گفتمان تربیتی قرار می‌گیرد یعنی تلفیق علم و تربیت بنابراین یکی از اَبَر شیوه‌ها در انتقال اصول اخلاقی و تربیتی مدارا است که به کرات در منظومه دین یافت می‌شود از بارزترین توصیه‌ها به مدارا می‌توان به حدیث نبوی پروردگارم همان‌گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است2 اشاره کرد پس یک معلم موظف به مدارا با دانش‌آموز است تا بتواند امانت‌دار این حق باشد.
از دیگر اصول مهم در امانت‌داری اخلاقی- تربیتی معلم در اسلام توجه به درون و نهادینه شدن ارزش‌های اخلاقی است به دیگر سخن اگر در سایر مکاتب رفتار اخلاقی مربا یعنی امانت‌داری مربی اما در اسلام رفتار اخلاقی را گام آخر دانسته و زمانی آن را ارزشمند و بیانگر امانت‌داری معلم می‌داند که این رفتار برگرفته از درون و نیت اخلاقی مربا باشد و نیت اخلاقی مربا یعنی نیت الهی او بدین معنا زمانی معلم امانت‌دار است که دانش‌آموزان او از دروغ بپرهیزند البته به خاطر آن‌که دروغ‌گویی مورد نهی الهی و راست‌گویی را محبوب خداوند بدانند نه هیچ دلیل دیگری

 حقوق روانی- عاطفی

از دیگر حقوق دانش‌آموزان بر معلمان حقوق روانی- عاطفی است که منجر به امانت‌داری روانی- عاطفی می‌شود. از اصلی‌ترین حقوق دانش‌آموزان در این بُعد موارد زیر است:

– شنیدن فعال دغدغه‌های دانش‌آموزان

– نبود آزارهای کلامی و روانی در محیط آموزشی

– محیط مشوق و ارتقادهنده اعتماد به نفس

– شناخت مشکلات روانی مانند استرس و اضطراب و رفع آن‌ها

پاسخ به این حقوق است که منجر به ایجاد محیطی امن و حفظ سلامت روان دانش‌آموزان خواهد شد.

این حقوق در رویکرد روان‌شناسی از طریق شنیدن همدلانه و بدون قضاوت و رشد دانش‌آموز با هدف خودشکوفایی محقق می‌شود.

در مکتب روانکاوی که مبتنی بر آموزه‌های فروید بوده، معلم زمانی امانت‌دار است که نسبت به دوران کودکی دانش‌آموز خود حساس بوده و اثرات آن را بر روان ناخودآگاه دانش‌آموز مورد بررسی و ترمیم قرار دهد تا بتواند به رشد «خود» سالم و متعادل در دانش‌آموز کمک کند.

در مکتب رفتاری نیز معلم از طریق شرطی‌سازی مثبت و تقویت رفتارهای مثبت و پرهیز از ایجاد اضطراب و استرس در دانش‌آموز، امانت‌داری خود را محقق می‌کند.

اما در مکتب شناختی معلم ابتدا باید سطحِ درکِ دانش‌آموز را شناخته و آموزش خود را متناسب با دانش‌آموز قرار دهد تا از ایجاد حس حقارت و شکست در او خودداری کند.

ادای امانت روان دانش‌آموزان در اسلام با تاکید بر قلب دانش‌آموز که امانت الهی است شروع می‌شود و نتیجه آن باید حفظ قلب و روح سالم در دانش‌آموز باشد. این موضوع به اندازه‌ای اهمیت دارد که در آیه 70 سوره مبارکه اسراء «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ‌» بدان اشاره شده و بنی آدمی را که خداوند کرامت بخشیده بنده خدا نباید این کرامت را خدشه‌دار کند؛ پس نه تنها معلم باید از هر گونه تحقیر و احساس شکست و ذلت نفس در دانش‌آموز خودداری کند بلکه با دمیدن مفاهیمی مثل توکل، روح امید را در دانش‌آموز قوت بخشیده و عزت نفس را غنا بخشد. البته از دیگر تفاوت‌های اسلام در حفظ حقوق روانی- عاطفی دانش‌آموزان، تنبه دادن به آنان است آن زمان که در مسیری گام برمی‌دارند که نتیجه‌ای جز خسران به همراه ندارد، معلم وظیفه تنبه و آگاه‌سازی او را دارد.

بنابراین به‌طور کلی اگر معلمی توانست با پرهیز و اجتناب از هرگونه تحقیر و تنبیه آسیب‌زا (نه تنبه سازنده) و تحمیل دیدگاه‌های شخصی و ایجاد محیطی امن و پرمحبت، عزت نفس و کرامت دانش‌آموزان را قوت بخشد، امانت‌دار خوبی بوده است.

 حقوق اجتماعی

از دیگر حقوق دانش‌آموزان، حق اجتماعی آنان است؛ حقی که دارای مصادیقی مانند یادگیری مهارت‌های ارتباطی و کارگروهی، ارتقای روحیه همکاری، توان احترام و پذیرش تفاوت‌ها و آگاهی نسبت به مسائل اجتماعی و شهروندی است. با رعایت مواردی از قبیل شناخت و هدایت استعدادها، در مسیر درست و مورد نیاز جامعه و آموزش مهارت‌های همگانی مثل تصمیم‌گیری و حل مساله پاسخ داده می‌شود.

در دیدگاه مارکسیسم زمانی که معلم آگاهی طبقاتی اجتماعی داشته باشد و با تحلیل نابرابری‌های اجتماعی در تاریخ و ادبیات، دانش‌آموزان را به فعالیت‌های اجتماعی برای کاهش تبعیض تشویق نماید مسئولیت خود را انجام داده است.

مکتب لیبرالیسم زمانی معلم را در بُعد اجتماعی امانت‌دار می‌داند که معلم با تاکید بر فردگرایی و احترام به انتخاب‌های شخصی مثل یادگیری اعتراض آرام و یا احترام به تنوع عقاید، دانش‌آموزان را پرورش دهد. به‌طورکلی یک معلم امانت‌دار اجتماعی در مکتب لیبرالیسم باید دانش‌آموزانی با توانایی در پذیرنده افکار و آرای متنوع و متفاوت بدون قضاوت در خوب یا بد بودن نگرش‌ها را به جامعه تحویل دهد.

هنگامی‌که در مکتب اسلام امانت‌داری معلم از دیدگاه اجتماعی و مسئولیت‌پذیری در قِبال آینده دانش‌آموزان بررسی می‌شود اولین موردی که خود را نشان می‌دهد، امر به معروف و نهی از منکر است. البته نکته اصلی و شاه کلید این مهم که حتی از واجبات دینی برشمرده شده است، تعریف و درک درست از معروف و منکر می‌باشد. در امر به معروف، هر گونه خیر و خوبی، معروف بوده و منکر معنای تمام بدی‌ها و آن‌چه منتج به بدی می‌شود است. حال با این تعریف از معروف و منکر وظیفه اصلی هر معلمی در برابر دانش‌آموزان آن است که ابتدا او را با مفهوم خوبی و خیر آشنا کند و اگر این تبیین به درستی انجام شود نتیجه‌ای جز عمل به آن توسط دانش‌آموزان دیده خواهد شد.

از مصادیق معروف در حیطه ارتباطی معلم- دانش‌آموز باور دانش‌آموز به تاثیرگزار بودن خود در ساخت آینده خود و به تبع جامعه خود است و اگر این خودباوری در دانش‌آموز ایجاد شود، او دیگر زمان‌های خود را به بطالت و کسالت که از عمده‌ترین مصادیق منکر است نمی‌گذراند. هم‌چنین اگر دانش‌آموزان متوجه باشند که از مسئولیت‌های اجتماعی آن‌ها حفظ منابع جامعه برای آینده خود و نسل‌های بعدی است از اسراف‌های اجتماعی پرهیز نموده و بر حفظ منابع و استفاده بهینه از آن تاکید دارند.

البته در انتها باید گفت مهم‌ترین معروفی که یک معلم معتقد به مبانی دینی می‌تواند برای دانش‌آموزان خود تبیین نماید ایجاد باور به کسب رضایتمندی خداوند از طریق رضایت امام زمان علیه‌السلام است. اگر دانش‌آموزان به این باور برسند در هر مسیر و اقدامی با نگاه به رضایت امام زمان علیه‌السلام گام برداشته پس راه صحیح و صواب را اختیار می‌کنند. از دیگر نتایج چنین باورداشتی، درک معنا و مفهوم منکر است چراکه اگر معروف رضایت امام زمان علیه‌السلام باشد پس منکر نارضایتی ایشان می‌باشد و بدین شیوه معلم، امانت‌داری را در حد اعلا انجام داده است.

مطالب مرتبط:

– معلم یک امانت‌دار است

– پاداش امانت‌داری و نتایج عدم‌امانت‌داری

پاورقی:

[1] . پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله: اَلْعِلْمُ عِلْمَانِ: عِلْمُ اَلْأَدْيَانِ، وَ عِلْمُ اَلْأَبْدَانِ؛ بحار الانوار، جلد 30، صفحه 415

[2] . رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أمَرَني رَبّي بِمُداراةِ النّاسِ كَما أمَرَني بِأداءِ الفَرائضِ؛ کافی، جلد 4، صفحه 117

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط

درخواست مشاوره

برای ثبت درخواست رایگان مشاوره تخصصی سئو با ما تماس بگیرید. 

الان در دفتر هستیم با ما تماس بگیرید!

تلفن پشتیبانی مرکز:
۰۳۱۴۵۶۶
پست الکترونیک:
info@poonehmedia.com

مشاوره تلفنی رایگان