نگاهی بر جایگاه معلمان در ژاپن

آنچه در این مقاله خواهید خواند..

ژاپن کشوری است که با همه پیشرفت‌ها و دستاوردهای خود در جهان امروز اما ریشه در سنت‌ها و فرهنگ کهن خود دارد؛ فرهنگی که رنگ و بوی خرد و دانش و انضباط و سخت‌کوشی دارد. اگرچه در جامعه امروزِ ژاپن نیک نگریسته شود نه تنها علم و انضباط واضح است که حتی بن‌مایه پیشرفت و پشت سر گذاشتن بحران‌ها همین علم و انضباط بوده است. علم و انضباطی که از آموزش مستغنی نیست و آموزشی که بدون معلم معنایی درخور ندارد؛ پس به راحتی می‌توان گفت نقش و جایگاه معلم‌ها در ژاپن جایگاهی رفیع و والا بوده است.

از نمادها و اِلِمان‌های نشان‌دهنده جایگاه عمیق فرهنگی معلم در ژاپن، آن است که برای معلم از واژه «سِن‌سه‌ئی»[1] استفاده می‌شود. سن‌سه‌ئی از مهم‌ترین واژگان در فرهنگ ژاپنی بوده که برای نشان دادن مقام دانش و دانایی بوده افراد دانشمند و اثرگزار بدان ملقب می‌شوند. سن‌سه‌ئی که در فرهنگ ژاپنی نشان‌دهنده احترام است دارای معنایی ژرف و عمیق می‌باشد که با پی بردن به این معنا می‌توان اهمیت اختصاص دادن این وصف به معلمان را درک کرد. سن به معنای پیش و جلو و سه‌ئی به معنای زندگی و زاده شدن است. وقتی این دو واژه ترکیب می‌شوند اشاره به فردی دارد که پیش از دیگران زاده شده و زندگی کرده و اختصاص آن به معلم به دلیل راهنما بودن و راهنما دانستن معلم است. گو این‌که یک معلم با غوطه‌وری در علم و دانش توانسته تجربه زیسته بیش و پیش از دیگران را داشته و راهنمای آنان در مسیر زندگی باشد. با اطلاق سن‌سه‌ئی به معلم احترام ریشه‌دار و عمیق ژاپنی‌ها به معلمان و علم و دانش، بروز و نمود می‌یابد.

این جایگاه رفیع و شانیت معلم را می‌توان در استعاره‌هایی که در فرهنگ ژاپن برای توصیف معلم به کار می‌رود مشاهده کرد.

«شمعی که می‌سوزد تا دیگران را روشن کند» از استعاره‌ها و تشبیه‌هایی است که برای معلمان به کار می‌رود. یک معلم با صرف زمان و انرژی خود در راه کسب دانش و با اشتراک گذاردن این دانش به همراه تجربیات خود که هزینه گزاف یک عمر برای آن پرداخت کرده است به تربیت نسلی دیگر می‌پردازد. گو این‌که در این مسیر ذره ذره جان و توان خود را چونان سوختن شمعی به کار می‌گیرد تا مسیر رشد و پیشرفت و حرکت به سوی آینده را به دانش‌آموزان خود نشان داده و این مسیر را روشن کند.

در تعبیری دیگر از معلم تحت عنوان کشاورز یا باغبان یاد می‌شود. باغبان یا کشاورز دیدگاه زودبازده بنگاه اقتصادی و تجاری نداشته و به راستی می‌داند که باید صبور باشد و سال‌ها صبورانه با شفقت و دلسوزی از بذرهایی که کاشته مراقبت کند تا این بذرها به گیاهانی مثمر و پربازده تبدیل شوند؛ شاید حتی بر این باور نیست که آیا خود می‌تواند از این ثمرات منتفع شود یا نه اما باز هم تاثیری در زحمات و مراقبت‌های او ندارد؛ بسان معلمی که با بیشترین و دلسوزانه‌ترین تلاش‌ها، همت در تربیت و آموزش نسلی دیگر دارد که در بهترین حالت می‌تواند تماشاگر به ثمر رسیدن آنان باشد و به طور غیرمستقیم از سازندگی کشورش توسط به ثمر رسیدن بذرهای تربیتی کاشته در زمین دانش‌آموزانش، مسرور گردد.

آن‌چه که در این دو استعاره به وضوح دیده می‌شود و در فرهنگ ژاپنی به معلمان اختصاص داده شده علاوه بر صبوری و ازخودگذشتگی، زحمت خاموش آنان است که پربارترین ثمرات و روشن‌ترین مسیرها اگرچه دیده می‌شوند اما روشن‌کننده و پرورش‌دهنده کمتر به چشم می‌آید.

در کنار باغبان و کشاورز بودن معلم، معلم خود درختی است سایه‌گستر. سایه‌افکنی درخت یعنی درختی تنومند و به کمال رسیده که دارای شاخ و برگ فراوان بوده و دیگران می‌توانند از اثرات این شاخ و برگ بهره برند. معلم که خود را توانمند ساخته و در سایه معلمان خود به کمال رسیده، حال آمادگی آن را دارد که خود سایه‌ای برای دیگران باشد؛ سایه مهر و پشتیبانی و حمایت، حمایتی که با اقتدار و ثبات همراه است چراکه درخت ایستاده است و نفع‌رسان.

دسته‌ای دیگر از استعاره‌ها تاکید بر توان منحصربه‌فرد معلم در ساخت و شکل دادن شخصیت و روان دانش‌آموزان است. گاه معلم را شمشیرساز می‌دانند که فلز خام وجود دانش‌آموز را با نهایت دقت و تلاش و تحمل سختی‌هایی که دارد به شمشیری ارزشمند تبدیل می‌کند. اگرچه در تبدیل فلز خام به شمشیر، حتماً و قطعاً سخت‌گیری و انضباط و چکش‌کاری‌ها وجود دارد اما نتیجه، آن‌قدر ارزشمند است که یک سامورایی ژاپنی فاقد شمشیر یک سامورایی کامل نیست پس یک ژاپنی باید دارای شخصیت شمشمیرگون باشد تا بتواند با زدودن تنبلی‌ها و سستی‌ها و بی‌انضباطی‌های آشکار و پنهان، در بافت فرهنگی و سنت‌های جامعه خود قرار گیرد.

با دیدگاه شکل دادن شخصیت دانش‌آموزان، یک معلم را یک کوزه‌گر نیز برشمرده‌اند که گل خام وجود دانش‌آموز را با مهارت و هنرورزی به ظرفی زیبا و شکیل و کاربردی تبدیل می‌کند. گو این‌که اگر معلم به عنوان یک شمشمیرساز در دانش‌آموز انضباط و سخت‌کوشی را شکل می‌دهد؛ با کوزه‌گری در وجود او هنر و ظرافت را زمینه‌چینی می‌کند و ترکیب نرمی و لطافت هنر با سختی و جدیت سامورایی می‌تواند ژاپن امروز را به منصه ظهور گذارد.

مجموع یا خلاصه استعاره‌هایی که برای معلم در فرهنگ ژاپنی برای معلمان وجود دارد را می‌توان در استعاره قطب‌نما یا فانوس دریایی مشاهده کرد؛ چراکه هدایت‌گری و راهنمایی اخلاقی و فکری را در خود گنجانده به همراه این‌که دریانوردی نیز عملی ساده و راحت نبوده و نیازمند انضباط و سخت‌کوشی است.

آن‌چه که از این استعاره‌ها حاصل می‌شود جایگاه عمیق معلم در فرهنگ ژاپن و اثرگزاری آن‌هاست. اگرچه ژاپن کشوری دارای فرهنگ عمیق و مبتنی بر سنت‌هاست اما ژاپن مدرن و پیشرفته امروزی متولد شده بعد از جنگ جهانی دوم است که در پایان جنگ از ژاپن جز ویرانه‌ای، باقی نمانده بود. اما سوال این است چگونه از دل خرابه‌های ژاپن، کشوری بدون هیچ سرمایه و منابع طبیعی، چنین سیمرغی سربرمی‌آورد؟!

آن‌چه که به هویدایی بارز و مشهود است تکیه ژاپن بر سرمایه‌های انسانی بود و با تمرکز بر سرمایه‌های انسانی خود توانست بازگشت شکوهمندی را رقم بزند. این تمرکز بر سرمایه‌های انسانی یعنی تمرکز بر نظام آموزشی و بازوی اصلی و اجرایی نظام آموزشی در پرورش و بهره‌ور کردن سرمایه‌های انسانی، معلم‌ها هستند. با این رویکرد نگاهی به آن‌چه که ژاپن را ژاپن کرد انداخته می‌شود.

پس از اتمام جنگ جهانی دوم و تسلیم شدن ژاپن، از اولویت‌های اصلی این کشور، بازسازی نظام آموزشی بود. نظام آموزشی سابق ژاپن به شدت نظامی‌گرا و سلسله مراتبی بود. در تغییر نظام آموزشی به حذف آموزش نظامی و افزایش تفکر دموکراتیک با کاهش نابرابری جنسیتی تاکید شد در مجرایی که آموزش همگانی و رایگان باشد. برای دستیابی به این اهداف کلی، بلافاصله شورای ملی آموزش شکل گرفت و در اولین گام، قانون اساسی آموزش را تصویب کرد. نکته کلیدی آن‌جا بود که برای تحقق اهداف نظام آموزشی جدید و اجرای قانون اساسی آموزش، نیاز به معلمانی بود که با این تغییرات همراه باشند؛ چراکه بهترین سیستم‌ها و ایده‌ها و تفکرات برای اثرگزاری و اثربخشی باید اجرایی شوند. بدین منظور نقطه کانونی در گام اول اجرا، پرورش معلمان و آموزش‌های تربیتی بود چراکه این معلمان بودند که باید با اجرایی کردن قانون اساسی آموزش، سرمایه‌های انسانی ژاپن را می‌پروراندند.

با پرورش معلمان، آنان از فضای تفکر سنتی قدیم ژاپن فاصله گرفته و با تمرین تفکر نقاد اما حفظ سخت‌کوشی و احترام متقابل و مسئولیت اجتماعی نهادینه شده ژاپنی اما با حذف روش‌های سخت‌گیرانه و تنبیهی قدم را راه تربیت نسل جدید گذاشتند. می‌توان به این نکته اشاره داشت که شاید قسمت قابل توجهی از جایگاه و شانیت معلمان در ژاپن را این نسل از معلمان تثبیت کردند چراکه تغییر در سنین بالاتر سخت و دشوار بوده به خصوص تغییر در نظام‌های فکری و لایه‌های فرهنگی و سخت‌تر آن‌که این تغییر باید آن‌‌چنان بنیادی باشد که بتوان به دیگری انتقال داد و اثرگزار بود؛ چنین فرایندی مسلماً نه تنها نیاز به سخت‌کوشی داشته بلکه فداکاری نیز می‌طلبد، فداکاری که منجر به ایجاد اثر در نسل‌های بعدی و تقویت احترام به معلمان شد. پس معلمان ژاپنی با کمترین امکانات و در کلاس‌های نیمه ویران فعالیت‌های آموزشی و تربیتی خود را آغازیدند.

در یک جمع‌بندی کلی معلمان ژاپنی چهار اقدام اساسی زیر را در تربیت نسل جدید، هدف آموزش و تربیت خود قرار دادند:

  1. انتقال ارزش‌های صلح، انضباط و همبستگی ملی به نسل جدید
  2. بازسازی اعتماد به نظام آموزشی
  3. الگوسازی اخلاقی برای نسل جدید در شرایط بحرانی
  4. تالیف کتاب‌های جدید متناسب با اهداف جدید

این چهار اقدام به‌قدری حیاتی و مثمر ثمر بود که معلمان نه تنها یک جز یا حتی بازوی اجرایی سیستم آموزشی نبوده بلکه معلمان، ستون فقرات نظام آموزشی بودند؛ بدین معنا که اگر معلمان ژاپنی در گام اول خود تغییر نمی‌کردند و در گام بعدی بدین شیوه و با این چشم‌انداز معلمی نمی‌کردند، نظام آموزشی تنظیم شده، فلج می‌شد و هیچ بهره و ثمری از آن حاصل نمی‌گردید. ستون فقرات نظام آموزشی نه تنها در انتقال و آموزش آکادمیک بلکه از آن مهم‌تر توانستند امید، نظم، اخلاق و مسئولیت را به نسل جدید منتقل کنند تا ژاپن نوین شکل بگیرد. به‌طور دقیق‌تر می‌توان گفت فعالیت و اقدامات معلمان ژاپنی را در قالب ستون فقرات نظام آموزشی در موارد زیر مشاهده می‌شود:

– بازسازی اخلاقی و فرهنگی در کلاس‌های ویران شده: معلمان آموزش و تربیت نسل جدید را منوط به بازسازی مدارس و کلاس‌ها و ایجاد امکانات لازم و اولیه ندانسته و در همان فضای نیمه ویران باقی مانده از خرابی‌های جنگ، فعالیت‌های خود را شروع کردند. آن‌ها در کلاس‌های نیمه‌ویران اگرچه امکانات فیزیکی نداشتند اما سرمایه تربیتی بزرگی در دست داشتند. بدین معنی که کلاس‌های نیمه‌ویران به عنوان آثار به‌جا مانده از جنگ، سبب شد بتوانند بی‌اخلاقی جنگی و مضرات نظامی‌گرایی را به صورت عملی و بدون گفتن و اشاره به دانش‌آموزان انتقال دهند. آن‌ها با تبدیل تهدید به فرصت توانستند ارزشمندی صلح و امید و اخلاق را به نسل جدید منتقل کرده و مسئولیت یک به یک دانش‌آموزان را در زدودن اثرات جنگ از چهره کشور برای آنان تبیین نمایند. آنان با این شیوه بزرگترین عارضه باقیمانده از جنگ که دلسردی و یاس و دلمردگی است را به بزرگترین ویژگی ژاپن امروز که مسئولیت‌پذیری و سازندگی است، تغییر دادند.

– نقش‌آفرینی در اصلاحات آموزشی دموکراتیک: ژاپن که آسیب‌دیده جنگ بود، مفاهیم نظامی‌گرایانه و سنت‌ها را با تفکر نقاد و حرکت به سوی برابری جنسیتی تغییر داد تا بتواند از حداکثر  سرمایه انسانی موجود در کشور، بهره‌مند شود. البته این آموزش‌ها و تغییر مفاهیم فقط تئوریک و در چارچوب کلاس درس نبود بلکه با ترویج هنر و خلاقیت همزمان بود؛ هنر و خلاقیتی که برآمده از دغدغه‌مندی معلمان ژاپنی بود. به عنوان نمونه «تامیجی کیتاگاوا» با تاسیس مدرسه «هنر باغ وحش» فضایی بدون محدودیت سنی برای ارتباط با طبیعت و رشد خلاقیت فراهم کرد. با این تغییرات و نقش‌آفرینی‌ها معلمان زمینه شکل‌گیری ژاپن مدرن و پیشرفته فراهم شد.

نکته قابل تامل در تغییرات نظام آموزشی ژاپن حفظ جایگاه و مقام معلم بود، چراکه با همه تغییراتی که در نظام آموزشی ژاپن رخ داد اما همواره ارتباط نظام آموزشی با فرهنگ و ارزش‌های کهن ژاپن حفظ ماند، فرهنگی که برگرفته از بودیسم، شنتو و کنفسیوس بود. سه تفکری که مبتنی بر اخلاق، سکوت درون، احترام و همکاری با دیگران، طبیعت‌گرایی با حفظ پاکی و نظم طبیعت و احترام به معلم، ارزش‌های خانوادگی و انضباط استوار بود، سبب شد با تاکید بر حفظ احترام و جایگاه معلمان فضای ایجاد تغییرات فراهم شود. تغییراتی که ریشه در سنت‌ها و ارزش‌ها داشته و به همین جهت ماندگار شد و اثرگزار.

ارتقای جایگاه معلمان در ژاپن، روند صعودی خود را ادامه داد تا به دوران طلایی معلمان در دو دهه 1950 تا 1970 رسید. دورانی که معلمان در اوج شان اجتماعی، اقتدار فرهنگی و تاثیرگزاری ملی بودند. آن‌ها در این دوران جایگاهی مقدس، محترم و بنیادی در جامعه داشتند. معلمی در این دوران تنها یک شغل و حرفه نبود، بلکه معلمان مرشدهای تربیتی، مشاوران خانواده و الگوهای اخلاقی بودند. این نقش با توجه به فرهنگ و تفکر ژاپنی بیانگر اوج شأن و منزلتی است که معلمان توانسته بودند آن را به دست آورند. این شأنیت و جایگاه به تبع اثر و نتایجی چون ثبات شغلی، درآمد و مزایای ویژه‌تر، بستر قدرت و نفوذ در تصمیم‌گیری‌های کلان و هم‌چنین تصویر مثبت عمومی و رسانه‌ای با ویژگی‌های خردمندی، فرامادی و والدین‌مندی داشتند.

متاسفانه این دوران طلایی از حوالی سال 1990 با رکود اقتصادی ژاپن رو به افول رفت. اگرچه احترام به معلم و شأنیت معلم ریشه‌ای فرهنگی و کهن دارد اما با کاهش حقوق و مزایای معلمان، جایگاه اقتصادی معلمانی قدری تنزل یافت.

آن‌چه در جامعه امروز ژاپن درباره جایگاه و نقش معلمان می‌توان گفت به قرار زیر است:

– احترام فرهنگی معلمان: به تبع اهمیت بالای آموزش در فرهنگ ژاپنی، معلمان و اساتید نیز شأنیت و احترام اجتماعی بالایی دارند.

– انتظار اجتماعی بالا: هم‌چنین به دلیل جایگاه و احترام اجتماعی معلمان، انتظارات جامعه از آنان نیز زیاد است. انتظاراتی که از مشارکت در مراقبت‌های اجتماعی و فعالیت‌های فوق برنامه شروع و تا الگوی اخلاقی و رفتاری اجتماعی امتداد و ارتقا می‌یابد. به دیگر سخن انتظارات بالای اجتماعی از معلمان بیانگر باور عموم مردم ژاپن به توانمندی و جایگاه معلمان بوده که توانایی پاسخ‌گویی به این انتظارات را دارند.

– نقش اجتماعی فعال: اگرچه بین حقوق و مزایای معلمان نسبت به چالش‌های این شغل تناسب متناسبی برقرار نباشد؛ اما جامعه معلمین که خود پرورش یافته فرهنگ ژاپنی هستند این نقش و انتظارات آن را قبول کرده و در جهت پاسخ‌گویی اجتماعی، نقش فعال اجتماعی دارند. چراکه خود باورمندند توانایی و مسئولیت پرورش نسل‌های آتی ژاپن بر عهده آنان است و شاید این دقیق‌ترین و زیباترین نگاه به جایگاه معلمان در هر کشوری باشد که خود جامعه معلمین بر اهمیت و جایگاه و نقش‌آفرینی خود واقف بوده و در راستای تحقق آن گام بردارند.

بنابراین می‌توان گفت اگرچه جایگاه واقعی اجتماعی و اقتصادی معلمان تحت تاثیر بحران‌های اقتصادی و فشارهای اجتماعی دچار تغییرات منفی شده اما جایگاه فرهنگی و احترام اجتماعی آنان هم‌چنان بالا و در حد متعالی بوده و به قدری این جایگاه قوی است که منجر به انتظاراتی از قبیل الگوی اخلاقی و اجتماعی بودن آنان شده، انتظاری که مورد پذیرش جامعه معلمان نیز هست.

از دیگر مواردی که جایگاه معلمان در ژاپن را نشان می‌دهد تنظیم و تبیین رویدادهای خاص و ویژه معلمان است. نکته جالب توجه در ژاپن، آن است که بر خلاف بسیاری از دیگر کشورها، روزی خاص و رسمی به عنوان روز معلم در تقویم رویدادهای آن‌ها وجود ندارد. این عدم‌وجود روز رسمی برای معلم‌ها بدان معنی نیست که هیچ رویداد و بزرگداشت متمرکز بر مقام معلم وجود ندارد؛ بلکه از طریق دیگر مراسم، جوایز و رویدادهای فرهنگی به شکل گسترده‌ای به بزرگ‌داشت و پاس‌داشت مقام معلم پرداخته می‌شود.

از رویدادهایی که اگرچه به صورت رسمی و دستوری نبوده بلکه برآمده از جایگاه فرهنگی معلم است، مراسم پایان سال تحصیلی است. در این مراسم، فارغ‌التحصیلان و خانواده‌های آن‌ها به هر نحو ممکنی که نشان‌دهنده قدردانی از معلم باشد سپاس و قدردانی خود از معلمانشان را ابراز می‌دارند. چنین مراسمی که بدون الزام و اعلام برگزار می‌شود نشان‌دهنده همان عمق جایگاه معلم‌ها در فرهنگ ژاپن است.

مشابه این مورد را می‌توان به روز احترام به سالمندان اشاره کرد. مردم ژاپن با توجه به میزان اثرگزاری که برای معلم قائل هستند، اثرگزاری که به اندازه یک عمر هست؛ در چنین روزی داوطلبانه از معلمان خود قدردانی می‌کنند و شاید به نوعی اشاره به ملقب کردن معلم به سن‌سه‌ئی است، آن کس که پیش از دیگران زاییده شده.

البته موارد ذکر شده که بیانگر جایگاه فرهنگی معلم در بین مردم است تنها راه بزرگ‌داشت مقام معلم نبوده بلکه رویدادهای رسمی و عمومی‌تری نیز وجود دارد.

جایزه معلم ممتاز که سالانه توسط وزارت فرهنگ، ورزش، علوم و فناوری ژاپن برگزار می‌شود به معلمینی اختصاص داده شده که آموزش را از طریق خلاقیت در کلاس ارائه می‌کنند. هم‌چنین مشارکت اجتماعی فعال یا اثرگزاری فوق‌العاده‌ای بر تربیت اخلاقی دانش‌آموزان داشته باشند؛ اهدا می‌گردد. نگاهی به شاخص‌های ارزیابی این جایزه، تاییدی دیگر بر جایگاه معلم است چراکه مشارکت اجتماعی و یا تربیت اخلاقی را از وظایف پیش‌فرض معلم دانسته و حال که به ارزیابی معلمان می‌پردازد به دنبال نقش برجسته در این دو شاخص است چراکه از همه معلمان ژاپنی مشارکت اجتماعی و تربیت اخلاقی دانش‌آموزان انتظار می‌رود. در این رویداد اهدای جوایز به معلمان برگزیده در سطح ملی بوده و پس از آن نام و دستاوردهای معلمان برگزیده در رسانه‌های جمعی منتشر و مستند می‌شود و به عنوان تاریخ فرهنگی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌گردد.

مشابه این جایزه حتی در سطح استانی نیز برگزار می‌شود؛ که روحیه و انگیزه و تلاش را در معلمان حفظ و تقویت کند، چراکه امکان انتخاب تعداد بیشتری از معلمان وجود داشته باشد و کثرت انتخاب سبب افزایش جایگاه و نام معلم در سطح کشور شده و در جوامع محلی جایگاه و احترام معلمان تقویت شود.

در همین راستا، جایزه اخلاق حرفه‌ای معلمان نیز وجود دارد که مختص معلمانی است که در طی سالیان، ردپای ممتازی آنان در رشد فرهنگی جامعه مشهود باشد.

از دیگر ابزارهای قدردانی و تبیین جایگاه معلمان در فرهنگ ژاپن، اقدامات رسانه ملی ژاپن است. رسانه‌های ملی ژاپن در مناسبت‌های خاص، مستندهایی از زندگی معلمان که الهام‌بخش بوده و در ارتقای جامعه نقش داشته‌اند را تهیه و به نمایش می‌گذارد.

هم‌چنین بسیاری از مدارس و مراکز آموزشی به صورت غیررسمی روزهایی را برای قدردانی و تبجیل مقام معلم اختصاص می‌دهند.

همه این موارد بیانگر روح احترام جمعی به معلم و قدردانی نهادینه‌شده در فرهنگ ژاپن نسبت به معلم است. این دیدگاه به جایگاه معلم سبب شده که مردمان ژاپن که جدای از فرهنگ خود نیستند، به مناسبت و از آن مهم‌تر بی‌مناسبت به بزرگ‌داشت مقام معلم پرداخته و بزرگی معلم را در جامعه تسری داده و به نسل بعد از خود تقدیم نمایند.

حال که تاکیدات و اثرات اجتماعی فرهنگی معلمان در ژاپن بیان شد در خاتمه بحث به ذکر نام برخی از معلمان برگزیده و اثرگزاری آنان پرداخته می‌شود.

به عنوان نمونه خانم کواگوچی با خلاقیت و نوآوری که در روش تدریس خود در علوم اجتماعی داشت، نه تنها تفکر انتقادی را در دانش‌آموزان رشد داد بلکه منبعی برای الهام‌بخشی معلمان شد. کواگوچی رجوع به رسانه‌ها، روزنامه‌ها و پیگیری اخبار و اطلاعات مندرج در آن‌ها را در بین دانش‌آموزان ترویج داد. این شیوه نه تنها سبب افزایش سواد رسانه در دانش‌آموزان شده بلکه در بلندمدت اعتماد آن‌ها به اخبار رسمی و به تبع دولت ژاپن بیشتر می‌گردد.

آقای کوبایاشی با تمرکز بر نیازهای کودکان توانخواه و دانش‌آموزان با نیازهای ویژه سعی در ایجاد شبکه‌های حمایتی داشت. شبکه‌هایی که نه فقط نیازهای فعلی این دانش‌آموزان را برطرف کند بلکه شرایط اشتغال و زندگی مستقل آنان را نیز فراهم کند. آقای کوبایاشی با تاثیر اجتماعی که توانست ایجاد کند و آگاهی عمومی را افزایش دهد با دریافت جایزه توانست، الگویی برای دیگر معلمان باشد، معلمانی که خود را مسئول آینده دانش‌آموزان خود می‌دانند.

آقای سویوشی معلمی که اگرچه در مقطع ابتدایی فعالیت داشت اما توانست الگویی برای سایر معلمان در همه مقاطع باشد؛ چراکه تلاش مستمر ایشان نه تنها سبب افزایش کیفیت آموزش در مقطع دبستان که دانش‌آموزان بیشترین میزان تاثیرپذیری را دارند، شد؛ بلکه موفق به ایجاد محیطی حمایتی برای دانش‌آموزان گردید. این محیط حمایتی و الگو بودن برای سایر معلم‌ها منجر به انتخاب آقای سویوشی به عنوان معلمی ممتاز و نمونه شد.

در نمونه‌ای دیگر آقای تانو اگرچه معلم نبود و در مدرسه‌ای ابتدایی، مدیر بود؛ اما تلاش‌ها او بعد از سونامی 2011 در بازسازی موثر نظام آموزشی در مناطق آسیب‌دیده، منجر به انتخاب ایشان به عنوان معلم برتر شد.

آنچه که به صورت واضح در نمونه‌های مطرح شده خود را نشان می‌دهد تاکید بر میزان اثرگزاری جمعی، بهبود زندگی اجتماعی و الهام‌بخشی دیگر معلمان است. همان ویژگی‌هایی که نه تنها برگرفته از مقام والای معلم است که با چنین شاخص‌هایی ارزیابی می‌شود. این روند خود مجدداً منجر به تبیین فرهیختگی معلمان و افزایش شأنیت آنان می‌شود و این جایگاه و فرایند است که معلمان را الگوسازان اخلاقی برای نسل جدید در ژاپن می‌داند.

References:

–  Japan Teachers’ Union (日教組) Archives and Reports.

–  Schoppa, Leonard J. “Education Reform in Japan: A Case of Immobilist Politics.” Routledge, 1991.

– Cave, Peter. “Primary School in Japan: Self, Individuality and Learning in Elementary Education.” Routledge, 2007.

– Dore, Ronald. “The Diploma Disease: Education, Qualification and Development.” University of California Press, 1976.

– Japanese Constitution and The Fundamental Law of Education (教育基本法), 1947.

– McVeigh, Brian J. “The Japanese Higher Education System: An Overview.” M.E. Sharpe, 2002.

– Ministry of Education, Culture, Sports, Science and Technology (MEXT), Japan – Official Publications and Reports.

– NHK Documentaries and Historical Programs on Japanese Education Reform.

– OECD Reports on Education in Japan (e.g., Education at a Glance series).

– Okano, Kaori H., and Motonori Tsuchiya. “Education in Contemporary Japan: Inequality and Diversity.” Cambridge University Press, 1999.

– Rohlen, Thomas P. “Japan’s High Schools.” University of California Press, 1983.

– Sugimoto, Yoshio. “An Introduction to Japanese Society.” Cambridge University Press, 2010.

– UNESCO Reports on Post-War Educational Reform in Japan.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط

درخواست مشاوره

برای ثبت درخواست رایگان مشاوره تخصصی سئو با ما تماس بگیرید. 

الان در دفتر هستیم با ما تماس بگیرید!

تلفن پشتیبانی مرکز:
۰۳۱۴۵۶۶
پست الکترونیک:
info@poonehmedia.com

مشاوره تلفنی رایگان